دوشنبه 20 ارديبهشت 1395 , 09:57
روز جدایی از لبیک یاحسین4 / تصاویر
قرار حرکت ساعت 10/30 دقیقه است. به ساعت قرار که نزدیک می شویم، کم کم همه می آیند و بار سفر می بندند. چهره ها کمی دلتنگ است و بازار دادن و گرفتن شماره تلفن داغ!
فاش نیوز- روز آخر... شنبه 18 اردیبهشت... امروز ظهر قرار است که به طرف فرودگاه بغداد حرکت کنیم... برای همین می بینیم که از ابتدای صبح، هتل خلوت است و همه برای زیارت حرمین کاظمین بیرون رفته اند و می خواهند تا آخرین لحظه از این زمان پربرکت و فرصت خاص استفاده کنند.
قرار حرکت ساعت 10/30 دقیقه است. به ساعت قرار که نزدیک می شویم، کم کم همه می آیند و بار سفر می بندند. چهره ها کمی دلتنگ است و بازار دادن و گرفتن شماره تلفن داغ!...فضای دلگیر خداحافظی، در همه هتل جاری شده و خیلی ها با یکدیگر از جدایی از هم و اتمام وقت این سفر صحبت می کنند...
همه در این مدت هرچند کوتاه با هم حسابی اخت شده اند، جانبازان و خانواده هایشان با هم و با مسئولان خوب و دلسوز کاروان... و حالا جدا شدن و دل کندن بسیار سخت است ولی هر سفر پایانی دارد و پایان این سفر هم ناگزیر است.
با هر کس که صحبت می کردم از سفر و کاروان و مسئولان بسیار راضی بود و میتوان ادعا کرد که غالب جانبازان و خانواده هایشان از عموم امکانات و تسهیلات و برنامه های کاروان لبیک یاحسین 4 راضی بودند و این رضایت قلبی در سینه این مسافران خاص بهشتی، محصول تلاش های بی دریغ اداره امور ایثارگران سپاه و مسئولان دلسوز و زحمتکش آن است.
با رسیدن ساعت 10/30 دقیقه همه برای خروج از هتل بلند می شوند. یکی از مسئولان کاروان، قرآنی را دم درب هتل نگه داشته و مسافران را از زیر قرآن رد می کند. مسئول سپاه هم که در تمام مراحل سفر به بهترین نحو و حقیقتا" خالصانه در خدمت و همراه جانبازان بود، دم در می ایستد و با تشکر و حلالیت خواستن مسافران را بدرقه می کند... سوار اتوبوس ها می شویم و با کمی تاخیر به طرف فرودگاه حرکت می کنیم. همه با هم بیش از روزهای قبل همدل و هم سخن شده اند و حیف که... ناگهان چقدر زود دیر می شود!
طی مراحل سوار شدن به هواپیما حدودا" 4 تا 5 ساعت طول می کشد و ساعت 7 غروب به ساعت بغداد از روی باند فرودگاه به طرف ایران می پریم. همه اهالی کاروان لبیک یاحسین 4، هم از سفری که داشته اند خوشحال اند و پرانرژی و هم از جدایی دلتنگ... و حتی بعضی از چشم ها را می بینیم که خیس اند و با مرور خاطرات و فکر کردن به جدایی از سرزمین ائمه اشک می ریزند...
وقتی اعلام می کنند که تا ده دقیقه دیگر بر روی باند فرودگاه امام خمینی می نشینیم ... همه مان باورمان می شود که این فرصت طلایی برای بودن در بهشت تمام شد... به امید فرصت هایی دیگر
عکس و گزارش از شهید گمنام
تصاویر قابل بزرگ شدن و کلیک کردن هستند
